1
استادیار دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی کاشان
2
پژوهشگر علوم اجتماعی آزاد
3
کارمند، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی کاشان
10.22052/ijejs.2024.254598.1014
چکیده
حجاب و پوشش به عنوان پدیده ای فطری در تمام ادیان الهی مورد توجه قرار گرفته است، بگونه ای که حجاب مبحث محوری اکثر روشنفکران غربی واسلامی است. هدف پژوهش حاضر بررسی شبهات حجاب دانشجویان علوم پزشکی با سلامت روان است. روش پژوهش پدیدارشناسی و تجربه زیسته دانشجویان علوم پزشکی مورد بررسی قرار گرفت. جهت انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته وعمیق پس از 10 مصاحبه با روش نمونه گیری هدفمند به اشباع رسید. تحلیل اطلاعات به روش کلایزی انجام شد. یافته های پژوهش در پنج مضمون اصلی قصور درتربیت دینی(5 مولفه)، شخصیتی(4 مولفه)اجتماعی(5 مولفه) وفرهنگی(4 مولفه) ،روحی روانی(2 مولفه)دسته بندی شدند. مهم ترین عاملی که در شبهات بی حجابی دانشجویان نقش داشت عدم اموزش دینی درست ،بی ثمره بودن کتابهای دینی مدرسه،خشک بودن کلاسهای درس دینی وقرانی و عدم درک وبینش نسبت به دستورات دینی وحجاب بود. بنابراین مهم ترین وظیفه نهادهای علمی و آموزشی، در نظام شبکه روابط فرهنگی جامعه، اقناع ذهنی افراد براساس گفتگو و مباحثه برای رسیدن به یک اجماع و تحت تأثیر قراردادن طرف دیگر است. از این رو، تمام تلاش نهادهای علمی ودانشگاهی کشور باید در جهت بحث و گفتگو در زمینه حجاب و روشن نمودن ابعاد آن باشد .
واژگان کلیدی: بی حجابی، تجربه زیسته،دانشجویان علوم پزشکی